Sunday, November 27, 2005

poem


دلم به بوی تو آ غشته است
سپیده دمان کلمات آشفته برمی خیزند
و خواب آلوده دهان مرا می جویند
تا از تو سخن بگویم
کجای جهان رفته ای
نشان قدمهات چون دان پرندگان همه سویی ریخته است
باز نمی گردی می دانم
و شعر
چون گنجشک بخار آلودی
بر بام زمستانی
به پاره یخی بدل خواهد شد

شمس لنگرودی

Tuesday, November 22, 2005

Monday, November 21, 2005

Josh

عزیزم، قشنگم،دریای عشق،ماه شب چهارده، خورشید سوزان، زن فداکارم
- ببین اگه چایی می خوای خودت برو بریز!

( وقتی نوشتن افسانه رو ما هم تاثیر بذاره اینطوری میشه! )

Friday, November 18, 2005

Pray

خدايا
بکارت ازش نميخوام
فقط وبلاگ نداشته باشه

این متن از اینجا کپی شده

Monday, November 14, 2005

Happy Birthday to ME

کاش شمع روی کیک
زندگیم بود
تا روش یه تف آبدار بکنم.

Saturday, November 05, 2005

Jab

! پا شو پاشو، زود باش
- چیه زن ساعت 2:30 نصفه شبه

- الان یادم اومد امشب تولدت بوده! بذار بغلت کنم!
- اه برو بابا تولدم 2 ماه دیگه است...

- جدا؟ نمی دونم چرا فکر کردم امشبه! ببین حالا که بیدار شدی برو ببین بوی چیه از توالت می آد؟ فکر کنم باز چاه گرفته!