دلم به بوی تو آ غشته است
سپیده دمان کلمات آشفته برمی خیزند
و خواب آلوده دهان مرا می جویند
تا از تو سخن بگویم
کجای جهان رفته ای
نشان قدمهات چون دان پرندگان همه سویی ریخته است
باز نمی گردی می دانم
و شعر
چون گنجشک بخار آلودی
بر بام زمستانی
به پاره یخی بدل خواهد شد
شمس لنگرودی
1 comment:
ziba bood...
dela.
Post a Comment