اعوجاجی است در زمان
که نوسان کلمات بی آهنگم را
تصویر مکرر بی شکلی
از نواختن دوباره ، با زخمه ای قدیمی می بخشد.
وسواس کلمه
حضور تک تک نتهایی است
که آخرین بی تابی های زبانی را
تقلا می کند
تردید
- به سان ناب ترین اضطراب-
از آنجا که تو ایستاده ای
معوج
از برابر کلماتم
می گذرد
و در طنین تک زخمه ای
میان اصوات
میان کلمات
سرگشته، جایی روی دسته ی ساز می جوید.
" تردید سرگشته ی معوج بازیافته " ام ،
تو را بسیار نواخته ام.
25 بهمن 85
7 comments:
hmn va hs tasliyate mano bepazirid
chera gahi kheili avaz mishe? mage mehraboon nabood?
میکادو جان سال نو مبارک امیدوارم هر جا که هستی در کنار خانواده شاد و پیروز باشی
سلام اچ ام ان. امروز دوباره زن رشتی رو خوندم. مرسی از توصیه اش. راستی چرا نمینویسی برادر؟ سال یه نموره نوو شده!
salaamo eraadat hoomane aziz va haadiye bozorgvaar,
hooman jaan man hamishe dast be sine vo yavaashaki be kakhloge shomaa sar mizanam amma kam savaadio kaastihaaye digar ejaazeye jolaan dar arseye simorgh raa nemidahad be in magas
fekr kardy age linkamo bardary narahat misham?
nakheir...
faghat ooamdam begam kheily delam barat tang shdoe...
dela
زیبا بود
Post a Comment