انتظار کشیده ام
تا خیره بمانم در چشمهای تو،
به زمزمه ، هزار کاکلی شاد را بشمرم
دویده ام
بسان کودک سیه چرده ای زیر طاقهای گلی
به فریاد ، دریا را نشان داده ام
و کودکان سیه چرده را در ساحل شلوغ
همهمه ی موج ها،
خیال آبگونم را می شکند،
زیر طاقیها،
کاکلی های مبهوت دستهات گم میشوند،
میانه ی دیوار ها ،
چشم هایی کنده اند،
که خیره ،
نگاه می کنند.
27 مرداد 81
3 comments:
baz ham entezar .........
ziba bod.pezeshk jan.
e?
hs to pezeshk boodio man nemidoonestam?!!!
be Nevisande negah kon Dela! in sher baraye HMN baradare HS hast! va ishon pezeshkan! HS chize degeyi! :d
Post a Comment